پرنسس آویناپرنسس آوینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

برای دخترم...

بیست وهفت.....بیست وهشت وبیست ونه ماهگی.......

1392/12/21 7:30
نویسنده : مامان
1,508 بازدید
اشتراک گذاری

خنده هات سبزه ی عیده

خنده هاتو دوست دارم

منو با خنده صدا کن

گل دخترم نازدونه مامان یا به قول خودت (سیبا) این مدت کلی ماجرا داشتیم ماجراهایی از جنس نی نی نیشخند

خدای مهربون بهمون یه داداش کوچولو داده که تا 3 ماه دیگه به سلامتی دنیا میاد وخانواده مون دیگه کامل میشهقلب

خدایا دوستت دارم واسه هرچی که بخشیدی

همیشه این تو هستی که ازم حالمو پرسیدی

بازم چشمامو میبندم که خوبیهاتو بشمارم

نمیتونم فقط میگم خدایا دوستت دارم

میخواستم همینجا برای نی نی توی راهمون هم مطلب بنویسم ولی دیدم بهتره وبلاگهاتونو جدا کنم فقط کاش این وبلاگها تا بزرگ شدنتون بمونن انشاله

 تو این مدت کلی سرم شلوغ بود البته شلوغترم میشه اما همینقدر بگم که سعی میکنم دیگه کمتر کار کنم وبرای شما وقت بیشتری بزارم عزیز دل مادر

بزرگترین پروژه ای که در دست داشتیم انجام شد واونم پوشک گیرون بود که با همکاری گل دخترم با کمترین دردسر انجام شد 

خیالم راحت شد پیش خودم فکر میکردم اگه تا اومدن نی نی تو رو از پوشک نگیریم خیلی خنده دار میشه همزمان جفتتونو پوشک کنیمزبان

شیرین زبون دلبرم از همه دل میبری خانوم خانوما از بس حرفات وکارهات شیرینه 

شعر خوندنات

کارهای بامزه ت

کلمه های مخصوص  خودت که تو دهن هممون انداختی مثل:

چه بخر؟؟؟؟(چه خبر)

چن کنی؟؟؟(چیکار میکنی)

الهی قربونت برم ماشاله خیلی هم کنجکاوی یه دفعه تو ماشین برمیگردی مامان اون چیه اونجاست؟؟؟یا اون چیه اون بالاله؟؟؟؟(بالاست).......بعد من پشت فرمون به قول خودت چن کنم؟؟؟؟؟نمیدونم منظورت چیه تو هم هی سوال پیچ میکنی خلاصه داستان داریم

کتاب خوندنات که خیلی خوردنیه

نقاشی کردنت دختر هنرمندم

هنرنماییهات تو کلر بوک مهد که آخر هر فصل بهمون میدن

کارت یادگاری که مهد به مناسبت عید قربان بهتون داده بود ....دست خاله های مهربون درد نکنه

کتاب خوندن

کتاب خوندن حتی موقعی که میخوای بخوابی

 خوابیدن همراه کتابها وعروسکها وکیفهایی که زیر پتو هستناوه

گردش زمستانی

کارگاه مادر وکودک که مهدتون برگزار کرد

عکس هنرنماییمونو نمیزارم خیلی خنده دار شد آخه وقتمون خیلی کم بود نصف تایمو شما خواب بودینیشخند

تولد رومیناجون 

درحال دیدن کارتون مورد علاقه ت (دورا)

غرق دورا میشی ودیگه هواست نیست کلی هم کلمات انگلیسی و چیزای دیگه یاد گرفتی قلب

میری جلوی آینه موهاتو اینجوریمیکنی بعد میگی خوشگل شدم؟؟؟؟ماچ

 

تولد بابایی 

 

خانوم خانوما لباس پوشیده کیفشم دستش گرفته برای تولد بابایی آماده س

چقدر ذوق کرده بودی از چند روز قبل تا چند روز بعد همش تو حال وهوای تولد بابایی بودیهورا

اینم کیک تولد همسر عزیزم قلب

 

پسندها (1)

نظرات (1)

میترا(مامان مهران)
27 اردیبهشت 93 19:33
فرزند نازی دارید ماشاالله خدا حفظش کند